از چرتکه تا چتجیپیتی!
امروز وقتی کدنویسی میکنیم یا گوشی هوشمندمون رو چک میکنیم، خیلی وقتا اصلاً به این فکر نمیکنیم که پشت این تکنولوژیها عجب داستان جذاب و خفنی وجود داره. اما پشت هر اپلیکیشن و گجتی که هر روز ازش استفاده میکنیم، یه داستان فوقالعاده هست؛ یه داستان انسانی پر از ایدههای جالب، جنگ، خلاقیت و همکاری. حالا بیا با هم یه سفر تاریخی داشته باشیم و ببینیم ما آدما چطور یه منطق ساده رو تبدیل کردیم به دنیای دیجیتالی امروزی!
ریشههای قدیمی: از چرتکه و ستارهها شروع شد!
هزاران سال پیش، زمانی که نه خبری از برق بود نه کامپیوتر، بازاریهای بابِلی با یه وسیله ساده به اسم «چرتکه» حساب و کتابهاشون رو انجام میدادن. اون موقعها خبری از حافظه و چیپ نبود، فقط چند تا مهره چوبی روی یه میله! بعدتر هم، حدود صد سال قبل از میلاد، یونانیها یه وسیله عجیب و غریب به اسم «ماشین آنتیکیترا» رو درست کردن که با چندتا چرخدنده، حرکت ماه و خورشید رو حساب میکرد و حتی خورشیدگرفتگیها رو هم نشون میداد. شاید الان فکر کنی این چیزا ابتدایی هستن، ولی اون زمان یه انقلاب واقعی محسوب میشدن!
ماشینهای رؤیایی دوره ویکتوریایی: ببیج و لاولِیس
بریم لندن سالهای ۱۸۳۰، شهری سیاه از دود کارخانهها؛ یه آدم خیلی باهوش و بلندپرواز به اسم چارلز ببیج یه ماشین مکانیکی درست کرد که محاسبهها رو انجام بده تا مجبور نباشن جدولهای ریاضی رو دستی حساب کنن. اما ببیج حتی ایده بلندپروازانهتری هم داشت: اون ماشینی خیالی طراحی کرد که بشه براش برنامههای مختلف نوشت.
حالا این وسط، یه خانوم نابغه به اسم «ایدا لاولیس» (که دختر یه شاعر معروف انگلیسی—لُرد بایرُن—هم بود)، چیزی دید که بقیه هنوز متوجه نشده بودن. ایدا واسه اولینبار چند تا الگوریتم نوشت و حتی پیشبینی کرد که این ماشینها یه روز میتونن موسیقی و نقاشی هم خلق کنن—فکری که بیش از صد سال جلوتر از زمان خودش بود!
جنگ جهانی، لامپهای غولپیکر و قهرمانهای ناپیدا
جنگ جهانی دوم برای خیلی چیزا نقطه عطف شد، برنامهنویسی هم یکی از اونها بود. توی انگلستان، «آلن تورینگ» با یه ماشین خاص به اسم «بامب»، رمز پیچیده نازیها رو شکست و تاریخ رو عوض کرد. اون طرف اقیانوس اطلس، تو آمریکا هم چندتا خانوم فوقالعاده روی اولین کامپیوترای عظیمالجثه مثل ENIAC کار میکردن و محاسبههای توپخانه رو انجام میدادن. اسم این خانومها—مثل گریس هاپر، بتی هالبرتون و جین بارتیک—خیلی وقتا شنیده نشد، اما زحمات اونها بنیان کامپیوترهای مدرن امروزی رو ساخت.
انقلاب در برنامهنویسی: وقتی همهچیز آسون شد!
اولین کامپیوترها فقط زبان صفر و یک رو میفهمیدن که برای ما خیلی سخت بود. اینجا بود که گریس هاپر (از همون زنهای خفن قبلی!) اومد و یه چیزی به اسم «کامپایلر» درست کرد. این کامپایلر حرفهای ما رو به زبون کامپیوتر ترجمه میکرد و خلاص! حالا آدمای بیشتری میتونستن برنامه بنویسن، نه فقط اونایی که مدرک ریاضی داشتن؛ این یه تغییر بزرگ اما بی سر و صدا بود.
سیلیکون، شبکهها و بازیها: وقتی تکنولوژی اومد توی خونههامون
دهه ۱۹۷۰، کوچیک شدن چیپها باعث شد همه به کامپیوترها دسترسی پیدا کنن. یه سری آدم خلاق توی پارکینگ خونههاشون کامپیوتر ساختن و آوردن توی زندگی مردم. این کامپیوترها به مرور به هم وصل شدن و کمکم اینترنت متولد شد.
اون سالها بازیهایی مثل «پونگ»، «مهاجمان فضایی» و «زورک» به نظر فقط یه سرگرمی بودن، اما درواقع ذهن یه نسل جدید رو آماده کردن تا بتونن تکنولوژی رو به جاهای بالاتری ببرن.
عصر طلایی همکاری: وب جهانی و اوجگیری جنبش نرمافزار آزاد
سال ۱۹۸۹، تیم برنرز-لی اومد و یه چیزی ساخت به اسم «وب جهانی». دیگه تموم شد، اینترنت زندگی همه ما رو تغییر داد. آدمایی مثل لینوس توروالدز هم با ساختن لینوکس (یه سیستمعامل رایگان) باعث شدن همه دنیا به کد و دانش آزاد دسترسی داشته باشن. ویکیپدیا، مرورگر فایرفاکس، گیت و گیتهاب همه تو همین دوران ظهور کردن.
برنامهنویسی امروز: ابرها، هوش مصنوعی و همهگیر شدن تکنولوژی
امروز برنامهنویسها از زبانهای برنامهنویسی پیشرفته مثل جاوا، پایتون و جاوااسکریپت استفاده میکنن و کدهاشون رو روی سرورهای عظیمی به اسم «ابر» اجرا میکنن که هیچکس حتی اونها رو نمیبینه! الان هوش مصنوعی با ابزارهایی مثل TensorFlow، PyTorch و دستیارهای هوشمند مثل GPT داره کنار برنامهنویسها کار میکنه و حتی بچهها و نوجوانها تو کل جهان به کدنویسی رو آوردن.
بالاتر از این، خیلی از نوآوریها دیگه فقط توی کالیفرنیا و سیلیکون ولی نیست؛ مثلاً تو کنیا با موبایلهای ساده دارن کارای بانکی میکنن و هند و نیجریه کلی استارتاپ و نخبه برنامهنویس دارن.
داستان ما ادامه داره: خب حالا قدم بعدی چیه؟
الان تو یه تقاطع جذاب هستیم؛ رایانههای کوانتومی، بیوتکنولوژی، هنرهای هوش مصنوعی و هزار تا چیز دیگه دارن میآن به سمتمون. ولی یه چیز تغییر نمیکنه: برنامهنویسی همیشه یه داستان انسانیه.
هر کدی که ما مینویسیم، هر راهحلی که کشف میکنیم بخشی از یه مسیر طولانیه. تفاوتی نداره آیدا لاولیس باشی که ۱۸۴۳ رؤیاپردازی کرده، یا یه نوجوون که همین امروز اولین اپشو ساخته؛ برنامهنویسی همیشه درباره کنجکاوی، خلاقیت و شجاعت بوده.